به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، اصطلاحات برندسازی و بازاریابی اغلب اشتباه گرفته میشوند یا (به اشتباه) به جای یکدیگر استفاده میشوند. با این حال، دانستن تفاوت بین این دو فعالیت استراتژیک میتواند به ما در اجرای بهتر کمپینهای خاص با اهداف برندینگ یا با اهداف بازاریابی کمک کند. بازاریابی و برندسازی با هم همپوشانی دارند، اما صاحبان مشاغل باید به وضوح برندسازی را در مقابل بازاریابی تشخیص دهند تا آنها را با موفقیت در یک استراتژی دیجیتال فراگیر ادغام کنند. بازاریابی و برندسازی به یک اندازه مهم هستند، اما تشکیل برند ما به طور طبیعی مقدم بر تبلیغ آن است. ما باید یک هویت برند ایجاد کنیم و پیام خود را قبل از انتقال آن از طریق بازاریابی توسعه دهیم. استفاده از این درک از تفاوت بین بازاریابی و برندسازی و یادگیری نحوه کار آنها با یکدیگر، پایهای قوی برای فعالیتهای بازاریابی آینده بیزینس ما ایجاد میکند. برندسازی شفافیت و جهت دهی بیشتری به فعالیتهای بازاریابی ما میدهد. با برندسازی و بازاریابی در کنار بیزینس ما، تشخیص مراحل خاصی که باید برای هدایت کسب و کار خود به سمت موفقیت برداریم آسانتر است.
کمپین تبلیغاتی
کمپین تبلیغاتی یک استراتژی خاص طراحی شده است که در رسانههای مختلف به منظور دستیابی به نتایج مطلوب مانند افزایش آگاهی از برند، افزایش فروش و بهبود ارتباطات در یک بازار خاص انجام میشود. همه اینها از طریق تبلیغات انجام میشود.
بسیاری از صاحبان کسب و کار فکر میکنند که انجام یک کمپین تبلیغاتی به معنای ایجاد یک تبلیغ ساده است. با این حال، آنها اشتباه میکنند. برای اینکه تبلیغات بهترین نتایج را به همراه داشته باشد، سازماندهی درست از همان ابتدا بسیار مهم است.
اگر قصد راهاندازی یک کمپین تبلیغاتی را دارید، توصیه میکنیم با یک متخصص در رسانهای که به آن علاقه دارید تماس بگیرید. یک آژانس تبلیغاتی دیجیتال که به طور خاص برای بازاریابی دیجیتال طراحی شده است، بهترین گزینه و بهترین راه برای دستیابی به نتایج دلخواه شما است. علاوه بر این، میتوانید هم بودجه خود را بهینه کنید و هم به معیارهای مربوط به تکامل اقدامات دسترسی پیدا کنید. توجه به این نکته مهم است که کمپینهای تبلیغاتی چیزی فراتر از ایجاد یک تبلیغ چشم نواز و ارسال آن در صفحه نتایج موتور جستجو هستند. برای بهترین نتایج، کمپینهای تبلیغاتی باید به خوبی تحقیق و سازماندهی شوند، با یک برنامه مشخص و خطی برای بازاریابان که آن را دنبال کنند. راهاندازی کمپینهای تبلیغاتی واقعاً با شناسایی اهداف کسبوکار، تحقیق در مورد کلمات کلیدی که بهتر به مخاطبان هدف شما میرسند و نشاندهنده آن هستند، و سپس ایجاد تبلیغات و سایر محتوایی که آگاهی و علاقه به محصولات یا خدمات شما را افزایش میدهد، شروع میشود. کمپینهای تبلیغاتی مهم هستند زیرا میتوانند به کسب و کار شما در بازاریابی و تبلیغات برتری متمرکز کنند. البته هدف این نیست که سایر مشاغل را شکست دهید، بلکه باید افرادی را پیدا کنید که بیشترین سود را از تجارت شما ببرند. این به معنای شناسایی و ارائه خدمات به کاربران اینترنتی است که ممکن است از محصولات یا خدمات شما سود ببرند و آنها را به مشتریان بلندمدت تبدیل کنید. صرفاً داشتن تعداد زیادی بازدید از تبلیغات سایت، اگر بازدیدکنندگان اشتباهی باشند، معنایی ندارد. اگر میخواهید در اندازه و موفقیت کسبوکارتان تفاوت ایجاد کنید، جمعیتشناسی مشتری مهم است. با در نظر گرفتن این موضوع، کمپینهای تبلیغاتی ابزارهای مفیدی برای دستیابی به افراد مناسب هستند.
دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ به این موضوع توجه میکند که چگونه هر ابزار فردی میتواند مشتریان بالقوه را تبدیل کند. استراتژی بازاریابی دیجیتال یک برند ممکن است از چندین پلتفرم استفاده کند یا تمام تلاش خود را روی یک پلتفرم متمرکز کند. در مراحل دیجیتال مارکتینگ، ابتدا هدف را در نظر میگیرد، سپس به ابزارهای موجود نگاه میکند تا مشخص کند کدام یک به طور مؤثر به مشتریان هدف میرسد، و سپس در کدام مرحله از قیف فروش باید اتفاق بیفتد. بازاریابی ورودی ساختار و هدفی را برای بازاریابی دیجیتال مؤثر در تلاشهای بازاریابی دیجیتال فراهم میکند و مطمئن میشود که هر کانال بازاریابی دیجیتال در جهت یک هدف کار میکند.
دیجیتال مارکتینگ B2B در مقابل B2C
دیجیتال مارکتینگ برای شرکتهای B2B و همچنین شرکتهای B2C کار میکند، اما بهترین شیوهها بهطور قابلتوجهی بین این ۲ تفاوت دارد.
مشتریان B2B فرآیندهای تصمیم گیری طولانیتری دارند و در نتیجه قیفهای فروش طولانیتری دارند. استراتژیهای ایجاد رابطه برای این مشتریان بهتر عمل میکند، در حالی که مشتریان B2C تمایل دارند به پیشنهادات و پیامهای کوتاه مدت پاسخ بهتری بدهند.
تراکنشهای B2B معمولاً مبتنی بر منطق و شواهد است، چیزی که بازاریابان دیجیتال B2B ماهر ارائه میدهند. محتوای B2C بیشتر مبتنی بر احساس است و بر ایجاد احساس خوبی در مشتری نسبت به خرید تمرکز دارد.
تصمیمات B2B معمولاً به ورودی بیش از یک نفر نیاز دارند. مواد بازاریابی که به بهترین نحو این تصمیمات را هدایت میکنند، معمولاً قابل اشتراک گذاری و دانلود هستند. از سوی دیگر، مشتریان B2C از ارتباطات یک به یک با یک برند حمایت میکنند.
البته در هر قاعدهای استثنا وجود دارد. یک شرکت B2C با محصولی با قیمت بالا، مانند ماشین یا رایانه، ممکن است محتوای آموزنده و جدیتری ارائه دهد. استراتژی شما همیشه باید به سمت پایگاه مشتری و یا مخاطب هدف باشد، چه B2B یا B2C باشید.
" این مطلب یک خبر آگهی بوده و خبرگزاری مهر در محتوای آن هیچ نظری ندارد"
نظر شما